تقدیم به چند داستان کوتاه (مجموعه داستان)


:ویژگی‌های محصول


معرفی محصول:

سردسته هجوم‌برندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمه‌های بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشت‌اندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی هستم. این را محض یادآوری گفتم.›› از گوشه‌ای دیگر، مردی خوش‌سیما دو قدمی جلو گذاشت. دو شمعدانی از جنس نقره بر هر دو دست خویش داشت. گفت:‹‹ سرگرد هوگو .›› در همین لحظه مردی که داشت قفسه کتاب‌ها را بازدید می‌کرد رو به جمع کرد. وی مرتب سرفه می‌کرد و به نظر مرد مریض‌احوالی می‌رسید. لبخندی زد و گفت: ‹‹ سروان پروست.››

25,000 تومان


کالاهای مشابه

همراهش خریداری شده


نظرات شما

لطفا شماره موبایل را جهت اطلاع رسانی وارد نمایید: