این کتاب نخستین بار در سال 1897 در آمریکا و انگلستان به چاپ رسید. از آن پس مردم علاقهمند به کتاب، آن را میخواندند و باز میخواندند و شبها با مشتهای گره کرده بر سر آن میگریستند و صبحها با دیدگان خونبار، قلبهای مشتعل و آماده استقبال از مرگ به خاطر آزادی ملت خود، روز را از سر میگرفتند.
وینیچ، با خلق سیمای یک قهرمان مبارز و در عین حال با نیرویی شگرف، نقاب تقدس را از چهره خادمان کلیسا میدرد.
"آرتور" جوان گمان میبرد که کلیسا راهنمای ملت است، اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقا درک میکند. نویسنده، افکار خود را بر پایه افکار انتزاعی بنا نمیکند بلکه به خلق سیماهایی زنده و درخشان میپردازد. سراسر رمان سرشار از عشق عمیق به انسانهاست. چهره خرمگس، درخشانترین چهره یک مبارز واقعی در سراسر ادبیات جهان است.