آدمهای 4 باغ (مجموعه داستان)
معرفی محصول:
انگار نه انگار سوار دوچرخه است در این صبح دو سه روز مانده به مهر. این چرخها خودشان میتابند، میچرخند تا آقا رضا با لبخند خوشی شب قبل، از آمادگاه بپیچد به چارباغ. چارباغیها تقریبا همه مشتری آقا رضایند. راسته سینما نقش جهان میآیند پیش او اصلاح و از وقتی صندلی مشتری را چرم قرمز کرده به او میگویند آقا رضا قرمز. نه مادی را نگاه میکند و نه پاساژی را که لب فرشادی میسازند. میرود جلوتر با خاطرات دیشب در خانهاش.
60,000 تومان