پرهیبها (نمایشنامهای در 3 پرده)
معرفی محصول:
ایبسن در ۱۸ ژوئن ۱۸۸۱ به ناشرش هگل نوشت: «کاری که پیشتر دربارهاش نوشتم، فعلا کنار گذاشته شده و یکی از نخستین روزهای این ماه به کار روی دستمایهی نمایشنامهای پرداختم که دیری اندیشهام را گرفتار کرده و اینک چنان به من فشار میآورد که دیگر هیچجور نمیتوانستم پسش بزنم». نمایشنامهای که او اندیشهاش را هیچجور نمیتوانست پس بزند، «پرهیبها» بود که در سال ۱۸۸۱ به چاپ رسید و چهرهی اصلی آن، همچون نمایشنامهی «عروسکخانه»، یک زن بود. نمایشنامه در مه و باران و تاریکی میگذشت و سرانجام با چشمگشایی سهمناک به خورشید پایان مییافت. ناخرسندی از ایبسن از دو سال پیش که او گذاشته بود یکی از نمایندگان زنان بالانشین شهری، شوهر و فرزندان خردسالش را رها کند تا پا به جهان بیرون گذارد و در پی خویش و خواستههای خویش برود، انباشته شده بود. چنین اشارهی برآشوبندهای به امکان شورش یک زن در جامعهی مردسالار، بهخودیخود برخورنده بود. اما از آن برخورندهتر این بود که ایبسن در «پرهیبها» پیامد ماندن زن و سر خم کردن او در زیر بار وظیفه و ملاحظات فراوان اجتماعی و سوختن و ساختنش را نشان میداد. او اینجا از اندرونی سخت پوشیدهی یک خانوادهی بالانشین پرده برمیگرفت و زندگی پنهان کنونی و پیشین آن را پیش چشم همگان مینهاد. چشمانداز تیره و آشفته بود: ولنگاری و پیمانشکنی یکی از بزرگان جامعه، بیماری ارثی و ناگفتنی، جنگ سخت قدرت میان زن و شوهر و پیروزی زن، خریدوفروش و سوداگری در بازار زناشویی، «همزیستی سپید» و تن دادن نمایندهی بزدل کلیسا به فشار آدمی قالتاق و نابهکار و...
22,000 تومان