عشق و زباله


:ویژگی‌های محصول


معرفی محصول:

زنی که در دفتر بود به من گفت ره رختکن بروم. قرار شد آنجا منتظر بمانم. بنابراین از حیاط به سمت دری رفتم که روی آن نوشته شده بود، رختکن. دفتر بی‌روح و ملال‌آور بود، و همین‌طور حیاط، و در گوشه‌ای از آن تلی از پاره‌آجر و خرده‌سنگ، چند فرغان، و چندین سطل زباله روی هم تلنبار شده بود و از گل و سبزه خبری نبود. مرد مسئول رختکن در نظرم حتی ملال‌آورتر آمد. روی صندلی کنار پنجره که از آن می‌شد آن حیاط ملال‌آور را دید، نشستم و کیف چرمی کوچکم را محکم در دست گرفتم، کیفی که در آن سه کلوچه شیرین کوچک، یک کتاب، و یک دفترچه یادداشت بود، دفترچه‌ای که عادت داشتم با عجله هر اتفاق مربوط به کتابی که داشتم می‌نوشتم را در آن یادداشت کنم. اخیرا داشتم مقاله‌ای درباره کافکا می‌نوشتم.

65,000 تومان


کالاهای مشابه

همراهش خریداری شده


نظرات شما

لطفا شماره موبایل را جهت اطلاع رسانی وارد نمایید: