معرفی محصول:
درست میگفت. دلهره داشتم. نگران بودم. کلی سوال در ذهنم ردیف شده بود. لبهایم را با زبان تر کردم. قبل از اینکه شروع کنم، گفت: اول نگاهم کن. انگشتهایم را درهم قفل کردم و مردمکهایم را سمت چشمانش سراندم. تا به حال در جنگلی سرسبز گم شدهاید؟ من هر بار که به چشمانش نگاه میکردم در جنگلزار نگاهش گم میشدم. نگاهش آنقدر بیغلوغش و زیبا بود که خجالت و رو گرفتن دیگر معنایی نداشت.
175,000 تومان