معرفی محصول:
کنار پنجره ناهار میخورم. کلاغ پر میزند و میآید روی هرهی پنجره مینشیند. هیچوقت آنقدر نزدیک نیامده بود. گوشت غذا را میگذارم کنار پنجره. با پرشهای کوچک نزدیکتر میشود. گوشت را برمیدارد و عقب میرود. با پایش گوشت را نگه میدارد و به آن نوک میزند. او گوشتش را میخورد و من پلوی بدون گوشتم را. میرزا آقا از توی حیاط با تعجب نگاهم میکند و میگوید: «جلالخالق، دوستی آدم با کلاغ؟!...» کلاغ از صدای میرزا آقا میترسد، گوشت را رها میکند و میپرد بالای شاخه، بعد هم لب دیوار. سرش را کج میکند، نگاهش غمگین است. نگاه تمام کلاغها غمگین است. انگار میدانند دوستی آدم با کلاغ نمیشود.
25,000 تومان