خانه خیابان مهر (سوداگری در 2 روایت) نمایشنامه
معرفی محصول:
کاش میشد خونههامون حفظ میشد، اونایی که توشون بزرگ شدیم و یه عالمه خاطره خوب و بد ازشون داریم. [مکث. رو به ما] خونه خیابون مهر بالاخره فروخته شد. درست تو روزی که قرار بود هر دو خونه، یعنی خونه پدرشوهرم که ما توش میشستیم وخونه تکثیری همسایهشون تو بنگاه فروخته بشه، تکثیری طبق نقشه از پیش تعیینشده از فروش خونه منصرف شد اما پدرشوهرم که از نقشه ماهرانه بیگی و ضرغام و تکثیری خبر نداشت خونهش رو فروخت. در واقع همه چی صوری بود و فقط قرار بود یه معامله انجام بشه و اون هم خونه اون بود و خریدار هم کسی نبود جز یکی از آدمهای بیگی. اینا رو ما چند وقت بعد فهمیدیم. تکثیری با بیگی مشارکت کرد و دو واحد بزرگ گیرش اومد. تکثیری، بدون این که به سالها همسایگی فکر کنه پدرشوهرشو تحریک کرد تا خونهش رو بفروشه تا بیگی بتونه به راحتی سه تا خونه رو تجمیع کنه.
18,000 تومان