معرفی محصول:
ـ چرا؟ چرا از چشمت افتاد؟
صدای نفسش شبیه آه بود:
ـ چشم و چراغ یکی دیگه شد.
کی این قطرههای اشک،سرگردان صورتم شده بودند؟
برای چه اشک میریختم؟مگر چه شده بود؟
یکی بیخبر بود و دل بسته بود و بیآنکه بفهمم رفته بود. من کجای این قصه بودم؟ دستم را با حرص روی صورتم کشیدم. اتفاقی در گذشته افتاده بود. بیاطلاع من و در همان گذشته هم تمام شده بود. در یک ماضی بعید و در حال ساده من هیچ اثری از آن ماضی بعید جز همین لحن خش گرفته او باقی نمانده بود.
95,000 تومان