لهجههای غزهای (چند روزنوشت از غزه)
معرفی محصول:
آن روز عمو محمودت تنها پسرش احمد را روی شانههایش گرفت و رفت تا او را زیر بمباران دفن کند. احمدی که تازه بیست و یک سالش تمام شده بود. هوس یک لیوان قهوه کرده بود. رفت، و در حالی که لیوان قهوه در جیبش و گلولهای در سرش بود برگشت. گفته بودم چطور خطی از بزاق از یک طرف دهانش راه افتاده بود؟...
98,000 تومان
83,300 تومان