گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد
معرفی محصول:
یکی از ویژگی های اندیشه مدرن طرح این مساله بود که هرگونه نظریه مربوط به هستی شناسی خواه ناخواه مسبوق و متکی به نوعی نظریه معرفت شناختی است چرا که انسان دنیا را با عینک ذهن انسانی خود میبیند از این رو بدون شناخت مختصات و توانایی های این عینک سخن گفتن از مشاهده به لحاظ منطقی توجیه ناپذیر خواهد بود. اولویت یافتن معرفت شناسی بر هسای شناسی تبعات بسیار مهمی در شکل گیری علوم جدید اعم از علوم طبیعی و علوم انسانی داشت. این اولویت به معنی جایگزینی رویکرد جدید فرضیه ای با تومینالیستی به جای رویکرد قدیم «ذات گرایانه» در شناخت علمی بود و به این ترتیب راه به ناگریز برای طرح فرضیه های جدید ورقیب یا به سخن دیگر آزادی اندیشه باز شد. دستاوردهای بزرگ علوم طبیعی را میتوان نتیجهی این فرآیند دانست. اما در حوزهی علوم انسانی به ویژه علم اقتصاد نتیجهی شگفتانگیز این رویکرد فرضیهی شکلکیری مفهوم فرد نه صرفا به عنوان مصداق نوع بشر بلکه به معنای موجود مستقل قائم بالذات یا کنشگر صاحب اراده بود. اندیشهی اقتصادی مدرن یا علم اقتصاد بر اساس این مفهوم به وجود آمد. تصادفی نیست که بنیانگذاران فلسفه سیاسی آزادی خواهان مدرن نیز بودند. در این کتاب در گقتار نخست به فرایند شکلگیری مفهوم مدرن فرد در چارچوب تفکر فرضیهای و ریشههای آن در تحولات تفکر مسیحی سدههای اولیه هزارهی دوم میلادی پرداخته میشود. اندیشهی اقتصادی مدرن چاشهای بزرگی را به دنبال میآورد که حاکی ازمقاومت و بقای رسوبات رویکرد قدیمی ذاتگرایانه درمیان متفکران بعدی است. در دو گفتار بعدی کتاب اندیشههای معرفتشناسی دو متفکر مهم و تاثیرگذار اقتصادی یعنی مارکس و کینز به عنوان منتقدان تفکر مدرن و آزادیخواهانه مورد بررسی قرار میگیرد. گفتار چهارم و آخر کتاب به تحلیل تفکرات معرفتشناختی فردریش هایک میپردازد که تلاش کرده با پاسخ به این منتقدان از اهمیت نعیینکنندهی آزادی در اقتصاد دفاع کند.
30,000 تومان