معرفی محصول:
مدتها با خودش، ذهنش و قلبش کلنجار رفته بود، کلنجار رفته تا توانسته بود همه را راضی کند، راضی به دل کندن از حال و رفتن به گذشته؛ و حالا درحالیکه به تصویر درون آینه لبخند میزد روسریاش را روی سر مرتب کرد. کتودامن قهوهای برازندهترش کرده بود. دستی به صورتش کشید و به موهایی که از کنار روسری دو طرف سرش خودنمایی میکردند خیره شد. جوان بود، اما همپا شدن با سختیهای زندگی او را چند سالی بیشتر از سنش نشان میداد. این را هاشور موهای سرش هوار میکشیدند. چشمهای گربهای مشکی، ابروهای پهن و کوتاه که در انتها کمی باریکتر شده بودند، مژههای تابدار، حتی در پلک پایین که به هر پلک زدنی با گونههایش برخورد میکردند، بینيِ متناسب با صورت معصومش و لبهای برجسته باپوستی گندمی و گونههای برآمدهای که حالا دیگر رنگباخته بودند.چه باری به دوش کشیده بود تا به این نقطه از زندگیاش برسد. شانههایش توان کشیدن این بار را نداشتند، اما او نگذاشته بود خم شوند. حالا اما توانی برایش نمانده بود؛ خسته بود، برای همین میرفت، میرفت که برود، برود که اگر بشود بماند، ماندنی شود برای همیشه، برای باقی زندگیاش، برای همه عمر.
97,000 تومان