ماجرا از این قرار بود (مجموعه داستان)
معرفی محصول:
راستش معمولا وکلا با موکلینشان رابطه عجیب و غریبی دارند. یک وکیل بیشتر مواقع دوست ندارد بداند واقعا چه اتفاقی افتاده است.
این در آیین دادرسی کیفری ما دلایل خاص خودش را دارد. اگر وکیلی بداند موکلش بر فرض کسی را در برلین به قتل رسانده است، نمیتواند تقاضای احضار شهادی را بکند که شهادتدهنده در روز حادثه متهم در مونیخ بوده است. این مثل حرکت بر لبه تیغ است. در باقی موارد وکیل باید همه حقایق را بداند. دانستن همه حقیقت ممکن است همان برتری ناچیز باشد که به وکیل کمک میکند تا موکلش را از محکومیت برهاند. و این امر که وکیل اعتقاد داشته باشد موکلش گناهکار است یا بیگناه اصلا اهمیتی ندارد. وظیفه وکیل دفاع بیچون و چرا از موکلش است. نه چیزی بیشتر نه کمتر.
50,000 تومان