در یک محله فقرنشین نیویورک در اواسط سالهای 1880 کودکی هفتساله به نام سدریک ارول که پدرش را به تازگی از دست داده با مادرش که یک زن آمریکایی است در نهایت فقر وفاقه زندگی میکند. روزی یک وکیل انگلیسی پیامی از پدربزرگش لرد دورینکورت که ثروت بسیار دارد میآورد تا او را به انگلستان ببرد؛ زیرا در نبود هیچ وارثی، این کودک صاحب عنوان اشرافی لردی و تمام ثروت او خواهد بود. پدربزرگ که نظر بدی به آمریکاییها دارد، میخواهد او به عنوان یک اشرافی تعلیم و تربیت انگلیسی ببیند.