قاشق چایخوری (مجموعه داستان)
معرفی محصول:
استاد، از راهرو، از میان همهمه و سلام سلام دانشجوها، کیف به دست، میرفت. دلنشین دوید، راهش را بست، روبهرویش ایستاد:
- سلام آقای دکتر.
- سلام جانم، فرمایش؟
- استاد، شما طوطی خانم یادتان هست؟
استاد نرمه گوشش را با دو انگشت مالاند. چشم تنگ کرد، لبهاش را جمع کرد. لب پایین را گذاشت لای دندانهاش، کمی فشار داد. دلنشین را نگاه کرد، خوب نگاه کرد. لبخندش را دید:
- تو دختر طوطی هستی! چه شباهتی، چه زود بزرگ شدی!
30,000 تومان