مردی که 2 پای چپ داشت (13داستان طنز) مجموعه داستان
معرفی محصول:
شگفتانگیزترین شب زندگیام آن شبی بود که ویلتون من را محرم راز خود دانست. این که چرا از بین همه من را انتخاب کرد، نمیدانم. ترجیح میدهم فکر کنم چون آن شب تنها بودیم، من و ویلتون، در آن حال و هوای روحی خاص که آدم یا باید سفره دلش را پیش یک نفر باز کند و یا از درد بترکد؛ و ویلتون از بین این دو گزینه لعنتی، اولی را انتخاب کرد. توی ماجراهای عشقی، قویترین آدمها معمولا سستترین و بیدل و جراتترینها از آب درمیآیند. ویلتون سیزده تا وزنه را یکجا میزد و ماهیچههایش به کابلهای فلزی میماند، اما در آن شرایط بحرانی اگر یک تخممرغ آبپز جای او بود قطعا شهامت بیشتری از خودش نشان میداد. ویلتون رقتانگیز بود...
24,000 تومان