10 قصه تصویری از مثنوی


:ویژگی‌های محصول


معرفی محصول:

روزی از روزها، بازرگان قصد سفر کرد. باید همراه کاروانی، به کشور هندوستان می‌رفت که از آنجا خیلی دور بود. بازرگان، دخترها و پسرها و خدمتکارهایش را جمع کرد و از آنها پرسید: «من دارم به هندوستان می‌روم. هرچه دوست دارید، بگویید تا برایتان بیاورم.» دخترها و پسرها وخدمتکارها، هر کدام چیزی خواستند. بازرگان به همه قول داد که سوغاتی‌های خوبی برای همه بیاورد. بعد، سراغ طوطی زیبایش رفت. تعدادی پسته وفندق به طوطی‌اش داد و گفت: «طوطی جان، عزیزدلم، تو چه می‌خواهی؟ هر چه دلت می‌خواهد بگو تا بیاورم...»

70,000 تومان


کالاهای مشابه

همراهش خریداری شده


نظرات شما

لطفا شماره موبایل را جهت اطلاع رسانی وارد نمایید: