معرفی محصول:
وقتی توپ گذشتن ساعت از نیمه شب را به صدا درآوردند و سال نو شد، من و آلکس بالا و پایین میپریدیم و همدیگر را بغل میکردیم. صفی از پسرها پشت سر آلکس درست شده بود که میخواستند او را ببوسند و سال نو را تبریک بگویند. همین که ولش کردم، یکی از پشت، دستهایش را دورم حلقه کرد و قبل از این که بتوانم اعتراضی بکنم، مرا بوسید؛ ایدن بود!!!
یکی دو دقیقه انگار همه چیز رفت روی دور کند. پس وقتی کسی آدم را میبوسد این حس را دارد! انگار بقیه دنیا رفته بود روی دور کند، صدای موسیقی کم شده بود، صدای جمعیت دیگر درنمیآمد و رنگها رفته بودند و همه چیز سیاه و سفید شده بود. انگار فقط من و او مانده بودیم، توی ساحل ایستاده بودیم، درست کنار من بود. همین که خودش را کنار کشید، دوباره دنیا به حالت عادی درآمد و همه چیز روشن و صداها بلند شد.
55,000 تومان