شاعران مرده رمان پلیسی نمینویسند
معرفی محصول:
او به سهم خود سپیدهدم جمع میکرد، یعنی به چنگ نیامدنیترین چیزی که در دنیا یافت میشد. تا زمانی که این دنیای دون را ترک میکرد، چه مقدار از این سپیدهدمها را میتوانست ببیند و پشت سر بگذارد؟ از پیش دانستن این امر کاری غیرممکن بود.
این اتفاق میتوانست همان روز بیفتد یا سی سال دیگر.
ولی زیباترین رویای او این بود که وقت داشته باشد دست کم یک شعر درباره ناپایداری گذر از تاریکی به روشنی بسراید.
او در شعری گفته بود: «از ستاره گریزان درخواست نمیکنم که در آسمان بیحرکت بماند.»
69,000 تومان