معرفی محصول:
در اتاق صبحانه کسی نبود به جز بانوی میزبان خانه. نگاه خیره و سرزنشآمیز او جیمی را دچار احساس ناخوشایندی کرد، انگار داشت به چشمهای یک ماهی روغنی مرده روی پیشخوان ماهیفروشی نگاه میکرد. حالا مگر چه شده بود که این زن اینطور به او زل زده بود؟ جیمی نتوانسته بود طبق روال خانههای ییلاقی راس ساعت نه و نیم صبح پایین بیاید، همین. البته در واقع الان ساعت یازده و ربع بود، شاید واقعا کمی دیر شده بود، با وجود این... .
38,000 تومان