معرفی محصول:
یک روز جمعه در ستون نیازمندیهای روزنامه محلی دهکده "چیپینگ کلگ هورن" اطلاعیهای با این مضمون به چاپ رسیده بود: "یک قتل اعلام میشود. روز جمعه بیست و نهم اکتبر، ساعت شش و نیم بعد از ظهر در ایتل پداکس". در ساعت مقرر نیمی از مردم کنجکاو دهکده در عمارت لیتل پداکس، منزل خانم "بلک لاک" که با دوست زمان مدرسه و دو برادرزادهاش زندگی میکند جمع میشوند تا خودشان از نزدیک ببینند قتل چطور اتفاق میافتد و قربانی کیست؟ راس ساعت شش و نیم برق اتاق نشیمن قطع میشود و جوانی در چهارچوب در ظاهر شده و اعلام میکند کسی از جایش تکان نخورد و همزمان صدای دو شلیک شنیده میشود. پس از وصل شدن برق، در چند دقیقهی بعد، و آرام گرفتن ولولهی جمعیت، همه متوجه میشوند جوان به خودش شلیک کرده و مرده است، با وجود این گویا گلولهای از کنار سر خانم بلک لاک هم که در سمت دیگر اتاق ایستاده بود رد شده و لالهی گوشش به شدت آسیب دیده و خون زیادی از آن میرود. همه به دور جوان حلقه میزنند اما کسی او را نمیشناسد. پلیس دخالت کرده، اما با وجود تحقیقات گسترده او هم راه به جایی نمیبرد. بنابراین سربازرس به خانم مارپل، پیرزن زیرکی که انگار کارآگاه به دنیا آمده، متوسل میشود و خانم مارپل با دقت و هوش سرشارش پرده از این ماجرا و چند قتل که در ادامهی داستان رخ میدهد برمیدارد. قاتل کسی جز خانم "بلک لاک، صاحب عمارت لیتل پداکس، نیست.
148,000 تومان