ورجیل یولم، دانشمند زیستشناس نابغه و سنتشکن با مهندسی سلولهای خونی که قادر به تفکر هستند، از تمامی مرزهای اخلاقی بنیاد نهاده شده برای پژوهشهای ژنتیکی عبور میکند.
هنگامی که راز آزمایش غیرقانونیاش از پرده بیرون میافتد، با اقدامی مذبوحانه میکوشد ثمره تلاشهایش را به هر طریق ممکن از نابودی نجات دهد.
سلولهای خونی مخلوقش را به بدن خود تزریق میکند.
به این ترتیب ورجیل یولم آلوده شده است. آن چه در بدنش دارد به شدت مسری است و..
شاید مرگبار... اما نه فقط برای او.