آیا آگاهی چیزی غیرمادی و روحانی است یا مادی و فیزیکی و آیا مغز همان روح است؟ گرهارد روت در این کتاب با استفاده از یافتههای جدید بیولوژی اعصاب درصدد پاسخ به این پرسشهای قدیمی است. وی در جستجوی پاسخ حتی به سراغ فیزیک کوانتوم هم میرود و میپرسد: «چرا نباید ذراتی بنیادی وجود داشته باشند که روح یا به عبارت دیگر آگاهی از آنها تشکیل شده باشند؟ اینکه تاکنون چنین چیزی اندازهگیری نشده است، دلیل موجهی نیست چرا که گرانش را هم کسی اندازهگیری نکرده است با اینکه امواج گرانش وجود دارد.» کسانی که در پی شناخت خود و انسان هستند، در این کتاب پاسخ و توضیحات علمی برای آن مییابند، چرا که در اینجا مباحث مختلف معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی بر پایه علوم طبیعی مطرح میشود از جمله چیستی و خاستگاه آگاهی، اراده آزاد، چیستی خود من، دلیل و علیت، تقصیر و گناه، هوش و هر آنچه انسان را انسان میکند...