کلیفرد اودتس را عموما به هنرمندی عصیانگر میشناسند که بین ایدئالیسم اجتماعی و واقعیت سازشخواه کار در صنعت سرگرمی وامانده بود. هنر اودتس، به قول آرتور میلر، بر دوش کشیدن بار فرهنگ عامهای بود که چیزی جز سرگرمی آنی و بیدردسر نمیخواست. سنگینی این بار در نمایشنامه 1949 او، چاقوی بزرگ، به روشنی پیداست؛ حملهای تند و تیز به هالیوود از جانب نمایشنامهنویسی که باورش بر این است که عمرش را در نمایشنامهنویسی برای سینما به باد داده است. چارلی کسل قهرمان نمایشنامه در اصل همان اودتس است که گمان میکند ارزشهای فردی و علایق واقعیاش را قربانی شهرت و موفقیت موعود هالیوود کرده است.