اصولا کسب و کارهای کشورهای آسیایی سرمایه لازم، طرح تجاری قابل اطمینان، محصولات خوب و باکیفیت و خدمات با قیمت عادلانه همراه با شایستگی برای تولید و قابلیت بالقوه برای فروش را دارند. مشکل قابل ملاحظه این است که آنها قادر به جذب و حفظ مشتریان و کارکنان مد نظر خود نیستند. به نظر میرسد مشتریان و کارکنان آینده آنها، جذب برندهایی با نامهای بزرگتر و شناخته شدهتر شدهاند. شرکتها، برند خود را بر مبنای آگاهی و بینش، تعیین اهداف برند، شناسایی مشتریانی که به راستی باید به آنها خدمترسانی شود. بهبود کیفیت محصولات و خدمات، استخدام و تعلیم کارکنانشان (یعنی بزرگترین داراییشان) و در جهت ارائه مناسب وعده برند به مشتریان پایهریزی نکردهاند. آنها بیشتر سرمایهشان را صرف مدلها و شیوههای کاری کرده و بودجه کمی را به شالوده درونی برند خود اختصاص میدهند. این روش محکوم به شکست است و استفاده درازمدت از آن منجر به افتادن در چرخه باطل میشود. این کتاب کلیدی است برای راهگشایی و کمک به کسب و کارهای مختلف تا بتوانند ارزشهای شناخته نشده برند خود را نشان دهند. مجموعه روشهای این کتاب به منظور پر کردن خلا دانش افراد در پایهریزی برند و مشخص کردن چارچوب مختصری برای کسب و کارها طراحی شده است، تا در مسیر درست شکل بگیرند. فرآیند و مراحل این کار به صورت ساده، کاربردی و قابل درک توصیف شده و خوانندگان به راحتی قادر به درک آن خواهند بود؛ در عین حالی که میتوانند این اصول را به اجرا درآورند. این روند سبب میشود کسب و کارشان با استفاده از قدرت برند بر پایه بروک سریعتر رشد کند.