ریکی از بالای سر یک سگ و یک گروه دخترهای راهنما پرواز میکند. اگر آنها بالا را نگاه کنند او میافتد، آن هم درست روی سرشان. برای ریکی این مسئله نه تنها خجالتآور است بلکه مرگآور است. با خواندن دو داستان کلاهگیس فرفری و یک گاز کوچولو احتمالا قاهقاه میخندید به کارهای پسری که دنبال شهرت است، هم روی زمین و هم بین زمین و آسمان.