از روزی که به خنگیم پی بردم، نسبت به این کلمه حساس شدم وقتی به این اسم صدایم میکردند عصبانی میشدم، جیغ میکشیدم، چیزی را میشکستن، یا کسی را میزدم و یک خرابکاری درست و حسابی راه میانداختم، ولی از آن لحظه که واقعیت را پذیرفتم حالتهایم عوض شد، با شیندن این اسم عصبانی نمیشدم ولی انگار چیزی راه گلویم را میبست، انگار کسی قلبم را چنگ میزد، انگار...