کودکان با ناتوانی هوشی در مقایسه با کودکان عادی از هوش کمتری برخوردارند. این پدیده از قبل از رنسانس ذهن صاحب نظران را به خود مشغول نموده است تا اینکه با گذشت زمان توجه علمی اهل فن و متخصصان را به خود جلب کرد. از اواخر قرن هجدهم و آغاز نوزدهم تلاش های اولیه در جهت اموزش افراد معمولی ذهن صورت گرفت. همین امر به مرور موجب تغییر نگرش و بالطبع تغییر در تعریف ناتوانی هوشی گردید. بیشتر تغییرات در نگرش به ناتوانی هوشی به علت تغییرات در معنای آن حاصل شده است.