میا وینچل در ظاهر شبیه بچههای عادی است، اما خودش میداند که با معمولی بودن خیلی فاصله دارد. او یک راز بزرگ دارد: صداها، اعداد و کلمات برایش رنگ دارند. هیچکس از این راز خبر ندارد و میا هم دلش نمیخواهد به کسی بگوید. اما وقتی توی مدرسه به دردسر میافتد، بالاخره مجبور میشود این قابلیتش را فاش کند. او باید یاد بگیرد که خودش را همین طوری که هست قبول کند، وگرنه همه چیزهای مهم زندگیاش را از دست میدهد.