امیلیا نایتینگل، تازه به شهر زادگاهش برگشته است تا کتابفروشی که از پدرش به او ارث رسیده است برگرداند. کتابفروشی رویای به حقیقت پیوسته هر کتابدوستی است. اما بهترین و حقیقیترین داستانها، آنهایی نیستند که در صفحات کتابهای کتابفروشی اتفاق میافتد. مشتریان کتابفروشی هر کدام قصههایی دارند: سرشار از غم، رنج، شادی و عشق.