پنج قهرمان که در نوجوانی جهان را نجات دادهاند و اکنون در دهه سوم زندگی هستند با فاجعهای بزرگتر روبهرو میشوند و باید در معنای قهرمان بودن تجدید نظر کنند.
به اجبار سرنوشت یا با انتخاب...
یک دهه پیش، پنج نوجوان در نزدیکی شیکاگو، اهریمنی به نام سیاهی را شکست دادند که در طول سلطهاش بر جهان، همه جا را پر از وحشت و ویرانی کرده بود.
سلون، مت، استر، اینس و البی توسط یک آژانس سری دولتی دور هم جمع شده بودند زیرا در پیشگوییها آمده بود که یکی از این پنج نفر، برگزیدهایست که جهان را نجات خواهد داد. داستان ما ده سال بعد آغاز خواهد شد. جهان رو به جلو حرکت کرده است و به نظر میرسد همه، آن روزهای وحشتناک را به دست فراموشی سپردهاند. اما برای سلون و دوستانش اینگونه نیست.