موضوع این است که در دنیای پیچیده امروز که نیازها و خواستهها، روز به روز پیچیدهتر و گستردهتر میشود، دیگر نمیتوان انتظار داشت یک طراح گرافیک بر حسب سفارشی که میگیرد، در هر دو حرفه دیزاین و آرت رفت و آمد کند و در آخر مدعی شود که این دو یکی هستند، در صورتی که زمینه و هدف هر یک متفاوت است. آزادی و عمل در گرافیک آرت موجب میشود که طرح، قدرت بیانگری بیشتری داشته و ذهن را به خود مشغول کند و از طرفی تولیدات انبوه و نظام سرمایهداری، مجال این که مخاطب، حتی به اندازه 40 ثانیه بیشتر بر روی دیزاین یک محصول، مکث کند را از او میگیرد. در این دنیای شبکهای، خبرها پشت سر هم میآیند و انتظاری که مخاطب دارد این است که پیامها را بدون عنصری اضافه و ساده و عاری از تزیینات و رنگهای الوان ببیند تا بتواند ذهنش را در پیام متمرکز نگه دارد. تمام این مسایل انگیزهای شد برای نوشتن این کتاب در جهت آگاهی شما و سفارشدهندگان از دو مسیر متفاوتی که یک طراح گرافیک میتواند انتخاب کند؛ یعنی گرافیک دیزاین و گرافیک آرت.