برای منی، میخوام ببینمت... به چشمام نگاه کنی، اون طوری که به چشمای هیچکس تا حالا نگاه نکردی، اون طوری که من آرزومه...
سر بلند کردم، نمیدانستم از چه مدل نگاهی حرف میزند...
چقدر جملهاش آزاردهنده و در عین حال شیرین بود! چشمان سیاه و معمولیاش پر از امنیتخاطر بود، میتوانستم عشق را در عمق چشمانش ببینم. نیاز به حمایت عاطفیاش داشتم. این مرد، از آن من بود؟...