دازاینکاوی یا تحلیل دازاین دمیدن روح هایدگر در کالبد فروید است. مدارد باس (1990-1903) روانپزشک سوئیسی، دانشآموخته روانکاوی کلاسیک، از شاگردان فروید و یونگ بود. او در نتیجه آشنایی با فلسفه هایدگر به رویکرد تازهای دست یافت که حاصل آن استقرار نظریه روانکاوی بر پایه فلسفه هایدگر بود. نام این رویکرد ابتدا توسط لودویک بینزاوانگر (1881-1968) ارائه شد. بینزوانگر و باس با انتقاد از روانکاوی کلاسیک، بهعنوان نخستین روانپزشکان، در جستوجوی بنیادهای انسانی و غیرمکانیکی برای روانپزشکی و رواندرمانی بودند که این پایهها را در فلسفه اگزیستانس یافتند. رویکرد تحلیل دازاین باس بهعنوان متفاوتترین رویکرد رواندرمانی اگزیستانسیال ترکیبی از سه نظام فکری «روانکاوی، پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم» است.