لازمه پیشرفت در هر زمینه علمی و یادگیری عمیق مفاهیم، اصول و فنون آن زمینه، آشنایی با حداقل یک زبان خارجی است. برای مثال، وقتی یک کتاب روانشناسی را به زبان انگلیسی میخوانیم، به شیوهای مستقیم و بیواسطه، با دیدگاههای نویسنده کتاب آشنا میشویم. اما مطالعه متن ترجمه شده همان دیدگاهها، درک و فهم مستقیم ما را از منظور واقعی نویسنده خارجی را با محدودیتهایی مواجه میسازد. بین استنباط دو مترجم از یک متن ثابت، تفاوتهایی وجود دارد. برداشتی که من از مطالعه یک متن انگلیسی دارم با برداشت شما از همان متن، متفاوت است. برای حل این مشکل چه باید کرد؟
پاسخ این سوال ساده است، یعنی باید زمینه علمی مورد نظرمان را به زبان اصلی فرا بگیریم و تسلط خود را به آن زبان میزانی افزایش دهیم که خطای ما در فهم مطالب،به حداقل ممکن برسد.