در این پژوهش مشخص میشود که آنچه را که جهانبینی آغازین امامیه خواندهاند میتوان به عنوان مرکز فیض دانست که با آن اعماق تاریک این عقیده مرکب روشنتر و هدف و معنای آن بهتر درک میشود.محور اصلی و حقیقی که این جهانبینی گرد آن میچرخد، شخص راهنمای ربانی کامل (امام) است هم در بعد وجودی و هم در بعد تاریخی خود. این دو بعد به طور جدایی ناپذیری به یکدیگر متصلاند. کیهانشناسی - کیهانزادی امامیه، انسان شناسی، مهدویت شناسی و معاد شناسی امامیه همه با نیروی جاذبه امام شناسی جذب میشوند. این حوزهها... ناکافی بررسی و تحلیل شدهاند. بدین دلیل است که بخش عمده روش شناختی ما شامل تفکیک تمام تعریفها و توصیفات امام وجودی (کیهانی) است که خود امامان تاریخی در مجموعههای حجیم احادیثشان ارائه کردهاند. این سرزمین کشفنشدهای است، فقط چنین تعریفی است که میتواند ما را به درک روشنی از ساختار اعتقادی امامیه نخستین برساند. تاریخ اعتقادی امامیه نخستین، هنوز باید نوشته شود...