خواب دیدم:
پیش از سرشتن آدمی خداوند زنی را آفرید...
و آن زن فرزندی داشت به نام آدم...
شیطان بر آن مادر سجده کرد و فرشته ماند...
هیچکس وسوسه نشد...
و هیچ گناهی رخ نداد...
بارها با این سوال مواجه شدهام:
از کجا شروع کردید؟
چه چیزی در این مسیر قرارت داد؟
راز موفقیت در این حرفه چیست؟
خوب که فکر میکنم میبینم همه چیز از کودکانههایی شروع شد که با مهر او آمیخته بود.
و شوق دلخوش کردنش مسیری است که همیشه میخواستهام در آن باشم.
کتاب مادرانه دلنوشتهای است از مجموعه خاطراتی که بر لوح وجودم حک شده لحظاتی که عمر مرا ساخته مسیرم را جهت داده و هر چه غیر آن میتوانست سمت و سویی دیگر برای رقم بزند.