پدیدارشناسی روح از جهتی تحقق آرمان روش شک دکارتی است. این اثر حکایتِ سفری سرشار از شک و نومیدی است که آگاهيِ بشر طی آن از منزلگاه دانشهای ناحقیقی و خطا میگذرد و سرانجام در مرتبهی «دانش مطلق» کولهبار سفر بر زمین مینهد. این دانش مطلق دستکم دو معنای مهم و مرتبط با هم دارد؛ از جهتی یعنی دانشی که موضوعش امر مطلق است، و از جهت دیگر یعنی نحوهای از شناخت که در آن وحدت درونيِ آگاهی شناسنده و جستارمایهی شناخت مبرهن شده باشد. بر این اساس، آنچه در پدیدارشناسی روح با آن سروکار داریم، تجلیهای خطا و یکسویهی همین امر مطلق است که به شکل قالبهای گوناگون آگاهی یکی پس از دیگری وارد صحنه میشوند، به دلیل تناقض درونیشان فرومیپاشند و جای خود را به قالب بالاتری از آگاهی میدهند. از جمله مهمترینِ این صُوَر آگاهی میتوان به آگاهی در قلمرو عرف، علم، عقل، هنر و دین اشاره کرد. و فلسفه همان دانش مطلق یا شناخت مفهوميِ حقیقت است که همهی دیگر صور نازلترِ دانش را در بطن خویش گنجانده است. بدین ترتیب پدیدارشناسی روح نردبانی است که پیش پای ما نهاده شده تا از سطح آگاهی عرفی به سطح آگاهی مطلق صعود کنیم.
این کتاب بخشی از مجموعهای با عنوان «متون محوری فلسفه» است که بناست با توضیحاتی کوتاه و روشن، گرچه نه ابتدایی، مهمترین آثار تاریخ فلسفه را به خوانندگان معرفی و آنها را برای مواجهه با خود این متون آماده و ترغیب کند.