«قطرهاشکی در اقیانوس»، شاهکار برآمده از تجربه زیسته مانس اشپربر، عمدتاً داستانِ از اینجا راندگان و از آنجا ماندگان است، با این تفاوت که اینان نه از اینکه رانده شدهاند پشیماناند نه از اینکه مانده شدهاند سوگوار. این است وضعیت وجودی آن دسته از روشنفکران چپ اروپایيِ عمدتاً درگیرِ مبارزه عملی که سودای حقیقتجویی را فدای استالینیسمِ مسلط نکردهاند؛ روشنفکرانی که درست به همین علت از مرامی که اقلاً به لحاظ نظری بدان تعلق خاطر داشتهاند رانده یا اخراج شدهاند و در عین حال دست از مبارزه با فاشیسم هم برنداشتهاند و اکنون با دو دیو تمامیتخواه، فاشیسم و استالینیسم، پنجه در پنجه افکندهاند و حقیقت خود را میجویند؛ روشنفکرانی که اکنون هم آماج حملات همکیشان سابق خودند و هم آماج حملات خصم دیرین.