زندگی کردن با مهمان ناخواندهای به اسم سرطان میتواند یکی از دشوارترین کارهایی باشد که تاکنون انجام دادهاید. سرطان، کلمهای که بیاختیار هر شنوندهای را دچار ترس، وحشت، اضطراب و نگرانی مینماید. این هیجانات مضاعف میگردند وقتی برای خود فرد یا اطرافیان و نزدیکانشان رخ دهد. علیرغم اینکه علم پزشکی پیشرفتهای چشمگیری در زمینة تشخیص، پیشبینی روند درمان، دارودرمانی و نیز بهرهگیری از دستگاههای مجهز داشته است، شوربختانه درمانهای روانشناختی برای مدیریت بحران و هیجانهای منفی ناشی از بیماری سرطان، هم پای علم پزشکی رشد نکرده است. این کتاب با بهرهگیری از رفتاردرمانی دیالکتیک که رویکردی معتبر در روانشناسی است، با آموزش مهارتهایی مانند ذهنآگاهی، مدیریت احساسات، ارتباط مؤثر (بهخصوص کادر درمان) و تحمل آشفتگی، سعی میکند سطح کیفی زندگی بیماران مبتلا به سرطان و خانوادههایشان را ارتقا دهد و زندگی را معنادار و با کیفیتتر نماید. تجربهای که هر دو نویسندة کتاب و خانوادههایشان در دست و پنجه نرم کردن با این بیماری داشتند و به زندگیشان غنا و معنایی دیگر دادند. بیمار، خانواده یا مراقبین او، در هر مرحلة ابتلا به سرطان؛ یعنی ابتدای تشخیص، در حال درمان، پس از درمان، در حال بهبودی، حتی نجات یافته از آن، با آموزش راهکارهای مقابلهای با هیجانهای سرکش و افکار مسموم میآموزند نسبت به خطرات و تهدیدهایی که میشوند خردمندانه پاسخ دهند و آرامش بیشتری در زندگی تجربه کنند.