اصطلاح حافظه کاذب، که مفهومی نو و ناآزموده است، معمولا درباره بزرگسالانی استفاده میشود که گویا خاطراتی را درباره سوءاستفاده جنسی در دوره کودکی خود به یاد آوردهاند که قبلا خودآگاه آنان ناشناخته بوده است. گفته میشود این بزرگسالان، که عمدتا زنانی در دهه بیست سالگی خویشاند، غالبا تحت درمانهایی از قبیل هیپنوتیزم بودهاند. حامیان این دو اصطلاح معتقدند که این خاطرات بازیافته صحت ندارند و در اغلب اوقات، در جریان درمان به مدعیان القا شدهاند. در حالی که مخالفان برآناند که امکان بازیافتن خاطرات واقعی وجود دارد و حافظه بازیافته در بسیاری موارد صحت دارد . این رساله به درستی بازنمایانگر و بیانگر تمامی این نگرشهای متضاد است و میکوشد تمامی جوانب این پدیده روانی را با بازگشت به متن فرویدی بررسی کند. این رساله سویهای از فروید را برگرفته که در گفتمان روانکاوانه به گفتار کلینیکی مشهور است.