این نوشته روایتی است از فعالیت محمدعلی فروغی در صحنه دیپلماسی بینالملل.
فروغی عضوی شاخص از اعضای هیاتی میشود که به منشور دادخواهی به کنفرانس صلح پاریس در ورسای اعزام میگردد. غالب لوایح تنظیمی حاصل بینش و اثر قلم وی میباشد. وظیفه مذاکره با نمایندگان اکراد عثمانی در پاریس به منشور کسب امتیازات ارضی و اقتصادی نیز به وی محول میگردد. پاراگرافی است که هرگز به منزل نمیرسد. انگلیس مخالف مشارکت ایران در کنفرانس صلح بود. امضای قرارداد 1919 در تهران محل بحث و گفتگو بود.
فروغی در سال 1307 به عنوان رئیس هیات نمایندگی ایران در جامعه ملل منصوب میگردد. در چند سال اقامت فروغی در ژنو است که ایران از شهرت و اعتبار جهانی نصیبی دارد، فروغی به عنوان نماینده اول کشور مسلمان به شورای جامعه ملل، آن محفل نخبگان سیاسی اروپا، راه مییابد و سپس به ریاست شورا پذیرفته میشود. شرح تفصیلی این وقایع ناگفته شاید مزیت این نوشته باشد. شمع و آیینه در میان است. آن هنگام که اجل از فروغی سراغ میگیرد، اوضاع جهان و جامعه ملل بس آشفته و پریشان مینمود. ولی جامعه ملل مرگ فروغی را از یاد نمیبرد. دبیر کل جامعه ملل از مرگ فروغی ابراز تاسف و از خدماتاش به جامعه ملل تجلیل مینماید. میبینیم فروغی در صحنه دیپلماسی بینالملل نیز کارنامهای ارزنده و تحسین برانگیز جای میگذارد.