وقتی کوچولو هستی، میتوانی با یک جعبهی مقوایی به دنیاهای دیگر سفر کنی. میتوانی سوار بر تختخوابت، تا دریاهای دور پارو بزنی. میتوانی با یک شیشهی مربا، به فضا بروی. میتوانی با سوسک طلاییات پرواز کنی و از آن بالا برای مامان و بابا دست تکان بدهی..
مامان خندید: چه بامزه فکر کنم آنها مهمانهای وقت خوابند. منهم که اندارهی تو بودم، همیشه وقت خواب به اتاقم میآمدند.