بیخردی و خردستیزی شیفتگی، چیزی است که گونهی همه جایی به وجودش در گونهی پاکنهاد نفرت میورزد، به ویژه هنگامی که این شیفتگی در جهت اهدافی رهبری میشود که ارزششان بسیار خیالانگیز و اختیاری مینماید. مردم از کسانی که دربرابر شیفتگی شکم سر فرود میآورند، آزرده میشود، اما دستکم، گیرایی و جذابیتی را که نقش خودکامه را در این نمونهها ایفا میکند، میفهمد. ولی نمیتواند بفهمد چگونه کسی تندرستی و احترامش را به خاطر شیفتگی نسبت به شناخت و دانش و معرفت به خطر اندازد. سلیقهی گونهی عالیتر به استثناها گرایش دارد، به چیزهایی که پشت بیشتر مردمان را میلرزاند و در ظاهر خالی از شیرینی است...