جامعهشناسی هنر، دانشی ‹‹دوزیستی›› متشکل از دو رکن هنر و جامعهشناسی است. هنر واژهای با بار ارزشی، از زمره علوم انسانی است که سرشتی کیفیتگرا دارد. زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند هنر را از زوایای سه گانه هنر، هنرمند و مخاطب بنگرند و با صورتبندی تعاریفی عمدتا ذاتشناسانه، پرسش کلی چیستی هنر را پاسخ گویند. جامعهشناسی علمی کمیتگراست که به مطالعه اجتماع و نظامهای انسانی، روابط افراد با یکدیگر و جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و نیز به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع، توجهی جدی دارد. جنبه اخیر، در جامعهشناسی هنر حائز اهمیت محوری است. قیاس رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی به هنر، که فصل مهمی از این کتاب است، بازگشاینده دریچه وسیعی به روی بحثهای جاری مطالعات فرهنگی و پژوهشهای هنری است که چالش گفتمانی زیباشناسی و جامعهشناسی هنر در سر لوحه آن قرار دارد.
مجموعه حاضر ضمن بررسی رهیافتها، نظریهها و گفتمانهایی که اساس مطالعات اجتماعی هنرها در زمانها و مکانهای گوناگون قرار گرفتهاند، اهمیت و نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، دینی، سیاسی و اقتصادی تاثیرگذار بر آفرینش و بازآفرینی هنرها را به تحلیل و ارزیابی می گیرد و بر شیوههای خلق آثار هنری، و عرضه و فروش آنها، در دورههای مختلف نظر میکند. هنر و ایدئولوژی، هنر و اخلاق، بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصادی هنرمندان، نقش بازاریابان و منتقدان در کامیاب ساختن آثار هنری، نقش هنر در بازتولید منزلت اجتماعی، تحقیق درباره ریشههای اجتماعی معیارهای ذوق و داوری و نیز عوامل اجتماعی، تفسیرها و ارزیابیهای هنری، و دیگر دستاوردهای جامعهشناسی هنر در عرصههای نظری و عملی از زمره بحثهای این مجموعه است.