چگونگی انتخاب همسر و کیفیت ازدواج و مولفههای فرهنگی حاکم بر آن که مختص هر نظام اجتماعی است، برای شناسایی ساختار خانوادهها و جامعه به کار میرود. در ادامه، مقوله بسیار حساس تربیت فرزند نیز به این مجموعه اطلاعات اضافه میشود. با استناد به تعدادی از نظریههای رشد، همگی کموبیش بر سر این موضوع توافق دارند که کانون خانواده، رابطه مادر با فرزند، رابطه پدر با فرزند و رابطه پدر با مادر و محیط و فضای خانواده، اساسیترین عوامل تعیینکننده در رفتارهای آتی کودک است. ما قویا باور داریم که سرمایهگذاری روی انسانی که متولد میشود بدون پرداختن به مقوله همسر گزینی، کاری بیهوده خواهد بود. خانوادهها قلب جوامع هستند.
آنچه نوشته ی خوش خبر را چالش برانگیز و آن را متفاوت با آثار نسبتا فراوان در این باب و در عین حال سخت متناسب و متجانس با مشکلات و معضلات پدیده ی ازدواج ایرانی می کند، فرض های فرض های بحث انگیز او تلاش های علمی اش در توصیف تبعات آن و کوشش برای فائق آمدن بر پیامدهای این دو فرض گریز ناپذیر است:
1- شناخت پیش از ازدواج ممکن و میسر نیست!
2- ازدواج عاشقانه عملا امکان پذیر نیست!