این مرد را بهش میگویند: «کلانتر نانسفید»!
او خیلی خونسرد و اهل حال و بیخیال است و موقع رسیدگی به پروندهها اصلا و ابدا دستپاچه نمیشود. چرا؟ چون میتواند همینطور بیکار بنشیند و دستپاچه باشد!
این یکی را هم صدایش میکنند: «معاون سقفدودی»!
دکترها گفتهاند فکر کردن برای مغز معاون ضرر دارد. اگر سقفدودی فکر کند، دیگر نمیتواند فکر کند!
این دوتا رفیق دست و پا چلفتی قرار است گاودزدها را پیدا کنند. 2500 گاو از آقای مزرعهدار دزدیده شده!!!
تو فکر میکنی کلانتر نانسفید موفق میشود دزدها را پیدا کند؟
فکر میکنی گاوها میتوانند توی هتل زندگی کنند؟
فکر میکنی کلانتر بتواند توی قطار مراسم خاستگاری راه بیندازد؟
قصههای کلانتر نانسفید را بخوانید!
او هیچوقت یک مشکل ندارد!!!
چون همیشه یک مشکل بزرگ دارد!!!