سومن چینانی


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
گوی زمان 2 (سال‌های کملات 2) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای
گوی زمان 1 (سال‌های کملات 2) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای
در جستجوی افتخار 2 (سال‌های کملات) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای
در جستجوی افتخار 1 (سال‌های کملات) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای

گوی زمان 2 (سال‌های کملات 2) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای

  • 195,000 تومان

می‌دونم مرلین کجاست. با فرستادن موهای خودش توسط موش آنادیل، حتما منظوری داشته که خواسته من متوجه بشم. می‌دونست من می‌فهمم. ولی چیزی که می‌دونم به هیچ دردی نمی‌خوره، مگه این که به کسی بگم. کسی که اگه من و تدروس مردیم، بتونه مرلین رو پیدا کنه. کسی که توی چنگ ریان نباشه. باید قبل از پایین اومدن تبر بهش بگم، ولی کی؟ اصلا چطوری؟

گوی زمان 1 (سال‌های کملات 2) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای

  • 229,500 تومان

وقتی پادشاه جدید کملات بخواهد عشقت را بکشد، بهترین دوستت را بدزدد و مثل یک سگ دنبالت بگردد... بهتر است نقشه‌ای در سر داشته باشی. اما آگاتا نقشه‌ای نداشت. هیچ دوستی نداشت. جایی برای مخفی شدن نداشت. پس فرار کرد. بدون این که بداند کدام طرف یا کجا برود، تا جایی که می‌توانست از کملات دور شد...

در جستجوی افتخار 2 (سال‌های کملات) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای

  • 220,000 تومان

سوفی باید به مار فکر می‌کرد. ماری که خون آرتور در رگ‌هایش جاری بود و اهالی گوشه گوشه جنگل را به وحشت انداخته بود. ماری که جان دوست‌شان را گرفته بود و می‌خواست آن‌ها را هم بکشد. ولی تمام حواس سوفی به گل‌های ادریس بود. سوفی در گوش آگاتا پچ‌پچ کرد: «توی کل قصر خزیدن.» و با حرکت سرش به هزاران گل پام‌پام مانند به رنگ‌های صورتی، ارغوانی و زرد اشاره کرد که وجب به وجب قصر جولی را پوشانده بودند. «آگی، از گل‌های ادریس متنفرم. شبیه مغز آدم‌هان. حتی با دیدن‌شون غش می‌کنم.»...

در جستجوی افتخار 1 (سال‌های کملات) ادامه‌ای بر مجموعه مدرسه افسانه‌ای

  • 132,000 تومان

آگاتا غلت زد و سرش را زیر بالش فرو کرد. شش ماه از روز تاج‌گذاری می‌گذشت. آگاتا از آن روز به بعد، درست و حسابی نخوابیده بود. آگاتا حس کرد ریپر خودش را با بدخلقی در انتهای تخت انداخت، بی‌قراری آگاتا او را هم بدخواب کرده بود. آگاتا دلش برای او سوخت، آه کشید و کوشید روی نفس‌های خودش تمرکز کند. ذهنش به تدریج آرام شد. همیشه وقتی به دیگران کمک می‌کرد عملکردش بهتر بود، حتی اگر آن کار خوابیدن اجباری و فداکاری به خاطر راحتی گربه کچلش با آن پوست چروک‌دارش بود...

صفحه‌ی 1