گراندد تئوری در طول سالیان متمادی عمر خود تحولات عمدهای را به چشم دیده است. این تحولات صرفا محدود به رویههای اجرایی نبوده و حتی مبانی نظری آن را دچار تغییر کردهاند. شاید نیم قرن پیش گراندد تئوری مبتنی بر کنش متقابل نمادین تنها شیوهی مشروع گراندد تئوری محسوب میشد اما بهتدریج مکاتب دیگری نظیر پراگماتیسم، ساختنگرایی، تفسیر گرایی، و پستمدرنیسم جایگاه خود را در این شیوهی پژوهش یافتند. پژوهش به شیوهی گراندد تئوری مستلزم آشنایی با اصول مهم این روش است. مهم نیست که کدامیک از رویکردها به گراندد تئوری را اتخاذ میکنید، در همه رویکردها میبایست مواردی چون اشباع نظریهای، حساسیت نظریهای، استقرار و آبداسیون، شکلدهی به مقولهی محوری، کدگذاری و مفهومپردازی، نمونهگیری نظریهای، یادداشتنگاری، تبیین و تحلیل تطبیقی مستمر را مورد استفاده قرار داد. بهرهمندی نادرست از هریک از راهکارهای بالا منجر به تولید نظریهای خواهد شد که صرفا شکل و شمایل یک نظریه را دارد.