غزلخوانی را، در محیط رسمی به آن کوچه باغی و بیات تهران میگویند، نوعی آواز خوانی مردمی باید دانست که میان اقشار خاصی از جامعه شهری در پایتخت رواج دارد. این آوازخوانی، که محیط رسمی از آن تصویر نادرستی اشاعه داده، در واقع امتداد آوازخوانی کلاسیک در محیط مردمی است.
این تحقیق که اساسا بر کار میدانی در تهران (و به خصوص شهر ری) و در موقعیتهای مختلف ترنا بازی، کبوتر، ورزش سنتی در زورخانهها و غیره متکی است، قصد دارد نشان دهد که آنچه غزلخوانی را از آواز کلاسیک متمایز میکند کمتر در ویژگیهای فنی موسیقایی نهفته است تا در نقش فرهنگی اجتماعیای که این آواز در میان اهل غزل (قشر فرهنگیای که اجرا کننده و مخاطب غزل خوانی است) ایفا میکند: نقشی که خطوط اصلی آن نوعی فرهیختگی در محیط مردمی را به نمایش میگذارد.